وقتی که میخواهیم یک منو بنویسیم، انتخاب کلمات بسیار مهم میباشد. کلماتی که شما انتخاب میکنید تا غذاها را در منوی خود شرح دهید، میتوانند مشتریها را وسوسه کنند و اگر کلمات را به خوبی انتخاب کنید، فروش شما را بالا ببرند، اما همچنین کلمات میتوانند باعث بی علاقه کردن مشتریان و یا گیج کردن آنها شوند اگر که مراقب نباشید. در پایین، ما موارد کلیدی برای نوشتن منو و لیستی از کلمات مناسب برای شرح دادن غذاها را مطرح کرده ایم تا شما بتوانید شروع به کار کنید.
کلمات مناسب برای توصیف مزه ها
طعم غذا چیزی است که بیشتر مشتریها بر آن تمرکز دارند زمانی که انتخاب میکنند چه چیزی میخواهند بخورند. نحوه ای که شما غذاها را در منوی خود معرفی میکنید میتواند کمک به ایجاد علاقه و انتظار برای مشتری کند، و یک توضیح خوب درباره منو میتواند حتی یک مشتری دو دل را نیز متقاعد کند تا غذای جدیدی را امتحان کند. همراه با داشتن این نکات در ذهن، همچنین لازم است که زمانی که کلمات را برای تشریح طعم غذای خود انتخاب میکنید، صریح و دقیق باشید.
در پایین چند کلمه را مطرح کرده ایم که معمولا برای تشریح مزه ها به کار میروند:
ترش (Acidic): یک غذا که مزه ای تند دارد. معمولا به عنوان غذاهای ترش (tart) یا تند (sour) نیز از آنها یاد میشود.
تلخ (Bitter): یک طعم ترش، تند، و گاهی زننده.
تلخ و شیرین (Bittersweet): مزهای که زنندگی کمتری نسبت به تلخی دارد. ترکیبی از ترشی و شیرینی میباشد.
نمکی (Briny): کلمه ای جایگزین شور میباشد.
مرکباتی (Citrusy): یک طعم تقریبا تیز شبیه به طعم لیمو، لیمو ترش،پرتقال، و دیگر مرکبات میباشد.
خنک (Cooling): مزه ای که با احساس آن، حس دمای سرد به فرد منتقل میشود. معمولا برای توصیف نوشیدنی نعناع به کار میرود.
خاکی (Earthy): مزه ای که یادآور خاک تازه میباشد. معمولا برای توصیف شراب قرمز، گیاهان ریشه دار و قارچ به کار میرود.
آتشی (Fiery): یک مزه که انگار به فرد گرما میدهد. در واقع کلمه ای جایگزین برای تند میباشد.
تازه (Fresh): یک مزه ی تقریبا سبک (light) و تازه (crisp). معمولا برای توصیف گیاهان و سبزیجات به کار میرود.
میوهای (Fruity): هر مزه ای که یادآور طعم شیرین میوه ها باشد.
قوی (Full-bodied): یک طعم غنی که در دهان حس سنگینی به فرد میدهد. اغلب برای توصیف شرابها به کار میرود.
گیاهی (Herbal): یک مزه ی تیز، تازه و گاهی خاکی که از ترکیب گیاهان با یکدیگر ایجاد میشود.
عسلی (Honeyed): یک مزه ی شیرین و قندی که میتواند یادآور عسل باشد.
آجیلی (Nutty): هر مزه ای که مشابه طعم آجیل ها باشد. اغلب برای توصیف پنیرها به کار میرود.
چرب (Rich): یک طعم سنگین و قوی میباشد. معمولا برای توصیف غذاهای دارای خامه استفاده میشود.
قوی خاکی (Robust): یک مزه ی چرب همراه با مقداری مزه ی خاکی میباشد. معمولا برای توصیف شرابها یا مایعاتی که مدتی مانده اند استفاده میشود.
تند (Sharp): یک مزه ی تند، تلخ، یا ترش میباشد. اغلب برای توصیف غذاهای اسیدی به کار میرود.
سیگاری (Smoky): یک مزه که یادآوری بوی سیگار میباشد.
تند و تیز (Sour): یک طعم برنده، تند و ترش.
فلفلی (Spicy): یک طعم سوزاننده گرفته شده از ادویه های تند.
شیرین (Sweet): طعم شکر.
تند خوشایند (Tangy): یک مزه ی تیز و ترش که در دهان حس گز گز شدن ایجاد میکند.
ترشمزه (Tart): یک طعم ترش، تلخ، یا تند میباشد. اغلب برای توصیف غذاهای اسیدی استفاده میشود.
خمیری (Yeasty): یک مزه ی خاکی که یادآور خمیر میباشد. اغلب برای توصیف آبجو و نانها به کار میرود.
چوبی (Woody): یک مزه ی خاکی و گاهی آجیلی میباشد. اغلب برای توصیف قهوه ها و پنیرها به کار میرود.
خوشمزه (Zesty): یک طعم تازه، جان آفرین و مقوی.
کلمات مناسب برای توصیف ساختار غذاها
مورد دیگری که باید به هنگام توصیف غذای خود به آن توجه داشت، ساختار غذاها میباشد. انتخاب کلمات مناسب برای ساختار غذاهای شما میتواند به مشتری هایتان کمک کند تا چیزی را که میخواهند بخورند، تصور کنند، قبل از اینکه آن را سفارش دهند.
در اینجا چند کلمه که معمولا برای توصیف ساختار غذاها به کار میروند را آورده ایم:
هوا دار (Airy): یک ساختار سبک و نرم که معمولا توسط پیوستن هوا به غذا ایجاد میشود.
کره ای (Buttery): یک ساختار نرم و خامهای که مشابه کره میباشد.
جویدنی (Chewy): ساختار غذایی که نیاز به جویدن کامل دارد قبل از اینکه بخواهیم آن را قورت دهیم. میتواند سبک و لغزنده یا سنگین و چسبناک باشد.
خامه ای (Creamy): یک ساختار نرم و چرب که معمولا از ترکیب لبنیات به دست میآید.
ترد (Crispy): یک ساختار سبک که کمی حالت کرانچی بودن نیز دارد.
خرد شونده (Crumbly): غذایی که ساختاری سست دارد و به قسمتهای ریزه و خورده تجزیه میشود.
کرانچی (Crunchy): یک ساختار ترد و محکم که اغلب با صدای رسا و خشخش مانندی که موقع خوردن غذا شنیده میشود، شناسایی میشود.
پوستهای (Crusty): ساختار غذایی که لایه ی بیرونی سخت و قسمت درونی نرمتری دارد.
ظریف (Delicate): یک ساختار خوب و سبک که میتواند به راحتی از هم جدا شود.
خمیری (Doughy): یک ساختار نرم و سنگین که معمولا بیرنگ میباشد.
کف کننده (Fizzy): یک ساختار که با حضور چندین حباب کوچک ساخته میشود، و معمولا برای مایعات گازدار به کار میرود.
برفکی (Flaky): یک ساختار سبک که توسط لایه هایی که هنگام خوردن از هم جدا میشوند، شناسایی میشود.
پفدار (Fluffy): یک ساختار سبک و هوا دار.
چسبنده (Gooey): یک ساختار لزج و گاهی چسبنده که از حضور رطوبت در یک غذای جامد و سفت به وجود میآید.
قوی (Hearty): یک ساختار قوی و محکم.
آبدار (Juicy): یک ساختار آبدار و لطیف که با حضور مایع در یک غذای جامد به وجود میآید.
لطیف (Silky): یک ساختار نرم و خوب که با حس چرب و نرمی که در دهان ایجاد میکند، شناخته میشود.
چسبناک (Sticky): یک ساختار که با حس چسبناکی که در دهان ایجاد میکند، شناخته میشود.
نرم (Smooth): یک ساختار ثابت عاری از هر گونه سفتی، قلنبه بودن یا تردی.
آبدار (Succelent): یک ساختار آبدار و لطیف.
لطیف (Tender): یک ساختار نرم که به راحتی از هم فرو میپاشد.
مخملی (Velvety): یک ساختار چرب و نرم.
بیشتر بخوانیم:
کلمات مناسب برای توصیف روش آماده سازی غذاها
یکی از بهترین روشها برای توصیف غذای موجود در منوی شما، مشخص کردن این است که چگونه آن را آماده کرده اید. تا زمانی که مشتری شما متوجه کلماتی که شما انتخاب کرده اید شود، این کلمات به آنها تصویر واضحی از طعم و ظاهر غذای شما میدهند.
در اینجا چند کلمه برای مشخص کردن روش آماده سازی وجود دارند:
پخته شده (Baked): غذایی که در یک فر پخته شده، و اغلب نتیجه در ترد شدن لایه ی بیرونی دارد.
جوشیده شده (Blanched): یک غذا که در آب جوش جوشیده میشود و سپس به آب سرد منتقل میشود تا از پختن آن جلوگیری شود. نتیجه ی آن ساختاری نرم شده میباشد.
سیاه شده (Blackened): غذایی که در کره فرو برده میشود و مقداری زیاد ادویه به آن زده میشود قبل از اینکه در ماهیتابهی داغ پخته شود، که نتیجه آن ظاهری سیاه شده میباشد.
تفت داده شده (Braised): غذایی که به صورت مختصر در مقدار کمی روغن سرخ شده و سپس به آرامی در یک قابلمه ی در بسته آرام پز میشود. نتیجهی آن، ساختار بیرونی خشک و ترد همراه با ساختاری نرم در درون آن میباشد.
با خرده نان پوشانیده شده (Breaded): غذایی که با مخلوطی از خرده نان یا خمیر پوشانیده شده و سپس پخته یا سرخ میشود و دارای لایهی خارجی تردی میشود.
کبابشده (Broiled): غذایی که با دمای مستقیم و بالا، در فر یا روی منقل، پخته میشود. نتیجهی آن معمولا ظاهری تیره شده و ساختاری ترد خواهد بود.
کاراملی شده (Caramelized): غذایی که به آرامی پخته شده است تا زمانی که قهوه ای شود و مزه اش شیرینتر شود.
نیمسوز شده (Charred): غذایی که گریل شده، برشته شده، یا کبابی شده است و دارای لایه ی خارجی سیاه شده و طعمی سیگار مانند شده است.
تخمیر شده (Fermented): غذایی که با تولید اسیدهای ارگانیک، الکلها و گازها توسط باکتریها، مخمرها و دیگر میکروارگانیسمها به دست میآید. نتیجهی آن طعمی تند و زبانگز خواهد بود.
سرخ شده (Fried): غذایی که با غوطهوری به صورت کامل یا جزئی در روغن داغ پخته میشود. معمولا نتیجهی آن ساختاری کرانچی و ترد و رنگی طلایی خواهد بود.
شکر اندود شده (Glazed): غذایی که روی سطح آن پوششی خوش طعم را میچکانند و برس میکنند و در نتیجه مرطوب خواهد شد. نتیجهی آن میتواند ظاهری براق و لایهی خارجی باریک و تردی شود.
دم شده (Infused): غذایی که در یک مایع همراه با جزء دیگری دم شده است تا طعم آن جزء از آن استخراج شود. اغلب برای گیاهان استفاده میشود.
خوابانده شده (Marinated): غذایی (معمولا گوشت) که در مایعی شامل اجزاء خوشطعم مانند گیاهان، ادویهها، سرکه و روغن خوابانده شده است.
آبپز شده (Poached): غذایی که در مایع نزدیک به نقطه جوش پخته شده است. معمولا نتیجه در ساختاری مرطوب و لطیف دارد.
برشته شده (Roasted): غذایی که با حرارت خشک در یک فر یا روی آتش پخته شده است. معمولا نتیجهی آن لایهی خارجی قهوهای شده و پوششی ترد میباشد.
فوری سرخ شده (Sauteed): غذایی که فوری در مقدار کمی روغن (یا کره) سرخ شده است.
داغ شده (Seared): غذایی که در مقدار کمی روغن یا کره پخته میشود تا کاراملی شود، و سپس برشته یا گریل شده و یا با روش دیگری پخت آن تمام میشود. نتیجهی آن ساختار خارجی ترد و ساختار درونی لطیف میباشد.
بخارپز شده (Smoked): غذایی که به مدت طولانی در معرض بخار خارج شده از آرام سوز شدن بی شعله قرار میگیرد یا پخته میشود. نتیجهی آن طعمی خاص و قابل توجه میباشد.
زده شده (Whipped): غذایی که زده شده تا هوا با آن ترکیب شود. معمولا نتیجهی آن ساختاری سبک و پفکی خواهد بود.
کلماتی مثبت برای توصیف غذایتان به کار ببرید.
آسانترین راه برای تاثیر گذاشتن اتفاقی بر روی مشتری برای اینکه یک آیتم از منوی شما را پس بزند، استفاده از کلمات با بار منفی میباشد. پیش از اینکه کلمهای را برای توصیف منویتان به کار ببرید، یک لحظه فکر کنید تا ببینید چگونه آن کلمه به صورت متداول به کار میرود. آیا تصویر مثبتی را در ذهن شما میآورد، یا باعث کم شدن اشتها میشود؟ همچنین، جایگزینهای مثبت برای کلمات منفی معمولا واضح تر هستند، پس به مشتریان شما توصیف بهتری از غذای شما را ارائه میدهند.
در اینجا چند مثال از کلمات توصیفی منفی و صفات مثبتی را که میتوانید جایگزین آنها کنید را آورده ایم:
خشک در مقابل ترد (Dry vs. crispy): ساندویچ مرغ خشک در مقایسه با ساندویچ مرغ ترد.
چرب در مقابل مخملی (Greasy vs. velvety): پاستای با سس چرب در مقایسه با پاستای با سس مخملی.
شکردار در مقابل عسلی (Sugary vs. Honeyed): گلابیهای با پوشش شکردار در مقایسه با گلابیهای با پوشش عسلی.
سوخته در مقابل سیاه شده (Burned vs. blackened): سالمون سوخته در مقایسه با سالمون سیاه شده.
سفت در مقابل قوی (Tough vs. hearty): یک تکه نان سفت در مقایسه با یک تکه نان قوی.
وارفته در مقابل لطیف (Mushy vs. tender): یک کیک خرچنگی وارفته در مقایسه با یک کیک خرچنگی لطیف.
زمانی که دارید تلاش میکنید تا کلمات مناسب را برای توصیف غذاها در منویتان پیدا کنید، حتما صدها گزینه را که در اختیار دارید را بررسی کنید. به یاد داشته باشید کلماتی را استفاده کنید که به اندازه کافی وسوسه کننده هستند تا چشم مشتری را بگیرند، به اندازه کافی متداول هستند تا غذای شما را فوری توضیح دهند، و به اندازه کافی خاص هستند که برای مشتری کلیشه ای نباشند. دفعه ی بعد که یک غذای جدید اضافه کردید یا خواستید منوی خود را اصلاح کنید، به یاد داشته باشید که زمانی که صرف توصیف منوی خود میکنید میتواند به فروش غذای شما به مشتری کمک کند.